چند صنعت و کارخانه و فعالیت اقتصادی درآمدزا و عمده در این مناطق می بینیم که به دست خود مردم ایجاد شده باشد؟ به کدام فعالیت اقتصادی معروف هستیم؟ چه فن و حرفه ای را به نام خود کردیم؟
 

بسم الله الرحمن الرحیم
 
چند سالی است که به واسطه فعالیت در زمینه کارآفرینی و ترویج و تدریس آن در دانشگاه، همواره درباره موضوعاتی مثل اشتغالزایی و راههای حل مشکل بیکاری جوانان در مسجدسلیمان و منطقه (شامل لالی و اندیکا) مطالعه، تدریس و گاهی هم سخنرانی می کنم.
 
تا اینکه مدتی است که متوجه شدم بخش زیادی از مشکل بیکاری در منطقه ما ریشه فرهنگی دارد؛ این را دیگران هم گفته اند.البته این موضوع، خاص ما نیست و به اعتقاد کارشناسان، فرهنگ کار به طور کلی در کشور ما ضعیف است( یا دست کم در دهه های اخیر ضعیف شده است، شاید پس از آمدن نفت).
اما در این بین استثناء زیاد داریم؛ استان هایی چون اصفهان، آذربایجان ها، یزد و حتی در خوزستان خودمان شهرهایی مثل دزفول، شوشتر و بهبهان تا حد زیادی از این جرگه بیرون اند.
اما خوب می دانیم که جامعه بختیاری (و شاید در مقیاس بزرگتر، لرها) نه تنها به خصوصیت پرکاری و تلاش شناخته شده نیستیم، که حتی نشانه هایی وجود دارد که ممکن است به کم کار بودن ( و با عرض معذرت، تنبلی اجتماعی و اقتصادی) هم متهم شویم.
 
هرچند در این نوشته، عمده ی تمرکز بر منطقه مسجدسلیمان است و سختکوشی مردم را در بعضی از نقاط خاص زیر سوال نمی بریم، اما حتی اگر به طور کلان هم به موضوع نگاه کنیم، تغییر چندانی در نتیجه ایجاد نمی شود و همگان اعتقاد داریم که جامعه بختیاری به طور کلی، از قافله پیشرفت اقتصادی و اجتماعی عقب مانده است.
 
برخی از نشانه های کم کاری و کم تحرکی در فعالیت های اقتصادی جامعه بختیاری:
مناطق بختیاری نشین- بویژه مناطق شمالی و شمال شرق خوزستان و بخش اعظم استان چهارمحال و بختیاری- از منابع غنی رو زمینی و زیر زمینی متعددی بهره مند هستند که برخی از آنها به شرح زیر است:
1- آب فراوان (رجوع کنید به وجود سدهای متعدد در منطقه عمومی مسجدسلیمان و چهارمحال و بختیاری: کارون  یک و دو و سه و چهار  و ...)
 
2- زمینهای حاصلخیز و تنوع زیستی و زراعی خیره کننده در منطقه بختیاری نشین زاگرس
 
3- تنوع آب و هوایی کم نظیر، از سرمای زیر صفر و مناطق برف گیر در ارتفاعات تاراز و کوهرنگ گرفته تا  گرمای 50 درجه مسجدسلیمان و اعتدال ایذه و باغملک
 
4- منابع عظیم نفتی (مسجدسلیمان به تنهایی 5/7% (هفت و نیم درصد) از نفت کشور را دارا است).
 
5- طبیعت زیبا و جاذبه های گردشگری بی شمار در این مناطق ( از صفه باستانی سرمسجد بگیرید تا اشکفت سلمان ایذه و آبشارهای آرپناه در لالی، و طبیعت زیبای اندیکا و کوهرنگ و ...)
 
و بسیاری از ظرفیت های دیگر که شاید شما خواننده عزیز بتوانید به این فهرست اضافه کنید. (در قسمت نظرات آخر همین مطلب، می توانید این کار را انجام دهید)
 
حالا یک بار دیگر به فهرست بالا نگاهی بیندازید و ببینید که چه فرصت های بزرگی برای رشد و پیشرفت اقتصادی در اختیار داریم و تا حالا چه کرده ایم؟!
 
چند صنعت و کارخانه و فعالیت اقتصادی درآمدزا و عمده در این مناطق می بینیم که به دست خود مردم ایجاد شده باشد؟  به کدام فعالیت اقتصادی معروف هستیم؟ چه فن و حرفه ای را به نام خود کردیم؟
 
تولید نفت که به عهده شرکت نفت بوده است و از تولیدات حاصله و صنایع پایین دستی اش هم که سهمی نداریم؛
 
کشاورزی مان هم اغلب دیم است و باغداری مان در مقایسه با استانهایی مثل اصفهانِ کم آب و حتی شهرهای همسایه مان مانند دزفول و شوشتر بسیار کم فروغ ؛ دامدارهای مان اغلب دام های شان را فروخته و خودرو خریده اند!
 
صنعت گردشگری مان کاملا غیرحرفه ای بوده و آنچه هست، اغلب بر اثر جاذبه های خود طبیعت شکل گرفته و نه تلاش های ما؛
پس ما دقیقا چه می کنیم؟
البته ابداً قصد ندارم دم از نا امیدی و نشد و نمی شود بزنم، از قضا اینها را گفتم تا بدانیم چه داریم و چه باید کرد، تا وضعیت مان بهتر شود.
در بخش بعد به راهکارهای خوبی اشاره می شود. منتظر قسمت بعد بمانید، ما هم منتظر حرف های مفید شما در قسمت نظرات هستیم.
*پایان قسمت اول